نظریه خودمختاری برای تقویت شکوفایی
مهم نیست که چه کسی هستید و از زندگی چه میخواهید، شما از اهمیت کنترل سرنوشت خود مطلع خواهید شد. شانس و سرنوشت همواره بر مسیر زندگی شما تأثیر میگذارند اما برای رسیدن به بالاترین سطح موفقیت باید یاد بگیرید که چگونه بهراحتی قدرت خود را در دست بگیرید.
نظریهی خود مختاری در توضیح آنچه شما برای انجام این کار نیاز دارید کمک میکند. اما این نظریه چیست و چگونه میتوان از آن استفاده کرد؟
کار خود را با بررسی کامل نظریهی خودمختاری، تاریخچه و اصطلاحات کلیدی آن آغاز میکنیم. سپس شما را با فرایندها و تکنیکهایی آشنا میکنیم که به شکلگیری خودمختاری در زندگی و تمرکز بر سه تغییر اصلی مؤثر در ایجاد یک زندگی بهترکمک میکنند.
در نهایت کار خود را با پرسش از اینکه نظریهی خودمختاری چگونه عملکرد قانون جذب را بهبود میبخشد و چگونه به شما در شکوفایی مؤثرتر کمک میکند پایان میدهیم. پس با سایت وان جذب همراه باشید.
نظریهی خودمختاری چیست؟
نظریهی خودمختاری (SDT) چیست؟ برای شروع باید عزم و اراده را تعریف کنیم. لزوماً مقصد زندگی خود و اهدافی که دنبال میکنید را تعیین کنید.
بر اساس نظریهی خودمختاری هنگامی که سه نیاز روانی مکمل ما شامل ارتباط بین دیگران و خود، خودمختاری و شایستگی برآورده شوند انگیزهی توسعهی فردی شکل میگیرد. برطبق SDT بعد از اینکه نیازهای فطری ما برآورده شدند بهجای اینکه خود را قربانی شرایط ببینیم شروع به کنترل مناسب زندگی خود میکنیم و با تأمل، آینده خود را شکل میدهیم.
مهمتر از همهSDT به ما میآموزد که با عبور از مقررات خارجی عملکرد بهتری خواهیم داشت این انگیزهی انجام کارها برای کسب پاداشی نظیر عشق، تأیید یا تحسین است؛ در عوض لازم است به انگیزۀ درونی دست یابیم جایی که یاد میگیریم از هر چیز به خودی خود لذت ببریم. اینها هنوز ساختارهای سادهی نظریه هستند. برای درک بهتر لازم است تاریخچهی SDT را بررسی کنیم.
تاریخچهی SDT
تاریخچهی SDT در دههی 1970 زمانی آغاز شد که روانشناسان به اهمیت انرژی دریافتی از تمایلات و ارزشهای درونی (انگیزۀ درونی) در مقابل تمرکز بر پیشرفتهای بیرونی پی بردند.
نکتهی مهم این تحقیق در حدود سال 1985 حاصل شد زمانیکه ادوارد ال دسی[1] و ریچارد رایان[2] رسالهای برای معرفی اصول اولیهی SDT به جهان منتشر کردند. از آن زمان به بعد SDT نقش مهمی در روانشناسی اجتماعی و نظریهی تربیتی ایفا کرده است. SDT در کنار تأکید بر اهمیت انگیزۀ درونی، حقیقت مهم دیگری را نیز آشکارکرده است اینکه تغییر رفتار در درجهی اول از نیاز به رشد نشأت میگیرد.
به عبارت دیگر برای فراهم کردن زندگی دلخواه باید فعالانه بر رشد خود سرمایهگذاری کنیم (که شامل مقابله با چالشها و خروج از محدودۀ امن خود میشود).
همانطور که در بالا ذکر شد برای پذیرش رشد باید سه نیاز اساسی ما برآورده شوند:
- شایستگی: ما نیاز به اثبات توانایی خود در آموختن مهارتها و تسلط بر آنها داریم.
- ارتباط یا وابستگی: ما نیاز به احساس پیوند با دیگران و تجربهی حس اجتماعی بودن داریم.
- خودمختاری: باید احساس کنیم آنچه برای ما رخ میدهد به خود ما بستگی دارد.
تنها با داشتن این سه مورد قادر به تجربهی زندگی خودمحور خواهیم بود.
روانشناسی نظریهی خودمختاری
عملکرد روانشناسی نظریهی خودمختاری چگونه است؟ به مثال زیر توجه کنید. تصور کنید یک پروژۀ گروهی را هدایت میکنید و نمیتوانید آن را بهموقع به پایان برسانید. اگر عزم و ارادهی پایینی دارید ( زیرا سه نیاز اصلی شما برآورده نشده است) شما به دنبال یک مقصر خواهید بود.
با توجه به اینکه شما به تنهایی کار را پیش نمیبرید یا شاید شخص دیگری را در تیم مقصر میدانید موضع قربانی به خود میگیرید. در هر صورت شما برای رفع مشکل پیش آمده، کسب مجدد اعتبارتان یا نگاهی عمیق به مسئله به منظور پیشگیری از تکرار آن هیچ اقدامی نخواهید کرد. به طور مختصر پذیرفتن آنچه اتفاق افتاده دردناک است بنابراین تا حد ممکن از خود دفاع خواهید کرد.
در مقابل اگر عزم و ارادهی بالایی دارید به اشتباهی که کردهاید واقف خواهید بود و در عین حال ممکن است شرایط و عملکرد بهتر سایر افراد را تصدیق کنید. انگیزۀ جبران شکست با مشخص شدن حقایق افزایش مییابد و به سرعت بهبود مییابید. کسانی که چنین عکس العملی نشان میدهند تمایل به داشتن تجربیات موفقتر، شادتر، روابط بهتر و منبع عزتنفس درونی پایدار دارند.
در صورت برآورده نشدن مداوم سه نیاز اساسی، اندوختهی عزم و ارادۀ شما تمام میشود. بنابراین چه عزم و ارادهی بالایی داشته باشید چه نداشته باشید نکات زیر در بهبود زندگی به شما کمک میکنند.
چگونگی بهبود خودمختاری
اکنون با درک مفهوم خودمختاری و مشاهدهی نمونههایی از آن احتمالاً برای یادگیری بیشتر هیجان زده شدهاید. با این حال اگر هنوز انگیزهای برای کسب خودمختاری ندارید شایان ذکر است که طبق مطالعات با کسب عزم و اراده، زندگی شما در بسیاری از زمینههای کلیدی بهبود مییابد.
خودمختاری باعث ارتقاء سریع کاری شما میشود وکمک میکند تا با دیگران پیوندهای خوبی ایجاد کنید. خودمختاری شما را در محیطهای رقابتی به سمت برتری سوق میدهد و امکان تسلط بیشتر بر مهارتهایتان را فراهم میکند.
همچنین خودمختاری در زندگی اجتماعی شما را به حفظ یک مجموعهی سالم از افرادی که تأثیر مثبت بر زندگی شما دارند سوق میدهد. تحقیقات نشان میدهند افزایش سطح اراده با پایبندی به رژیم غذایی مناسب و ورزش ارتباط دارد! در اینجا سه استراتژی قدرتمند وجود دارد که میتوانید از آنها برای بالا نگه داشتن سطح ارادهی خود در هر زمان استفاده کنید.
اگر سعی کنید همهی این موارد را به طور همزمان اجرا کنید به مهمترین پیشرفتها نایل خواهید شد اما حتی تمرکز بر یکی از استراتژیها میتواند روحیهی شما را بالا ببرد و ذهنتان را برای فرصتهای جدید باز کند.
ایجاد خودانگیزی
در مرحلهی اول شما قصد بهبود مهارتهای خودانگیزی را دارید؛ یاد بگیرید که چگونه بهجای تکیه بر تأیید دیگران از یک منبع درونی انگیزه بگیرید. این انگیزۀ یکپارچه حتی زمانی که زندگی شما با چالش روبهرو میشود شما را به ادامهی حرکت وادار میکند.
طبق آموزههای نظریهی SDTاهداف روزانه در این امر به شما کمک میکنند. این اهداف در هفتهی اول میتوانند بسیار ساده باشند. میتوانند شامل مواردی همچون مرتب کردن میز کار یا تماس با پزشک باشند.
در هفتهی بعد سعی کنید هر روز یک هدف چالش برانگیز اضافه کنید. سخنرانی در یک جلسه یا ارتباط با شخصی جهت ایجاد فرصت کاری جدید، میتواند نمونهای از این چالشها باشد. هفته به هفته خود را بیشتر به چالش بکشید.
بهدست گرفتن کنترل زندگی خود
ثانیاً شما از افزایش آگاهی نسبت به قدرت خود برای تأثیر مثبت بر نتایج زندگی سود خواهید برد. یکی از راههای مؤثری که قادر به انجام آن هستید این است که با نگاه به گذشته و استنباط موقعیتیهایی که در آن کنترل تغییرات مثبت اساسی را در دست داشتهاید خود را به چالش بکشید.
آیا میتوانید 5 الی 10 مورد از اتفاقاتی که انگیزه، مسئولیت و درک مستقیم شما مسبب آنها بودهاند را بیان کنید؟ شما میتوانید هر اتفاقی را لیست کنید، اینکه اولین فردی بودید که از شخصی درخواست راه حلی کردهاید یا به رابطهای که نیازهای شما را برآورده نمیکرد پایان دادهاید.
پذیرش مسئولیت زندگی خود
ثالثاً به یاد داشته باشیدکه موفقیت در زندگی به خود شما بستگی دارد و مقابله با موانع ایجاد شده بیشتر از اینکه ترسناک باشند قدرتبخش هستند. تمرین هدفگذاری در اینجا مؤثر است و با افزایش انگیزهی درونی، اعتماد به نفس شما را افزایش میدهد. با این حال شما با ثبت وقایع روزانه مسئولیتپذیرتر میشوید.
در هر مورد به یک اتفاق خوب که اراده و رفتار شما مسبب آن بوده است و دلیل موفقیت آن فکر کنید. در کنار آن موردی که عملکرد خوبی نداشتید و کار متفاوتی را که انجام دادهاید یادداشت کنید. هدف روانشناسی خودمختاری رشد است نه سرزنش خود.
نحوۀ تأثیر نظریهی خودمختاری بر شکوفایی
شما اکنون همهی اصول اولیهی نظریهی خودمختاری (SDT) را آموختهاید از جمله، تجلی نیازهای اساسی که برای رشد شما باید برآورده شوند.
همچنین گامهای اساسی که باعث تقویت ارادهی شما در زندگی روزمره میشوند را شناختهاید. اکنون که تمام این موارد را تحت کنترل دارید به سراغ نظریههای مکمل که باعث افزایش اعتماد به نفس و موفقیت بیشتر شما میشوند بروید.
قانون جذب شریکی ایدهآل برای نظریهی خودمختاری است. طبق قانون جذب عشق جاذب عشق است بنابراین اگر برای کنترل زندگی خود تلاش کنید جهان به شما فرصتهای بیشتری برای تحقق این امر میدهد. در مقابل اگر ذهنیت قربانی بودن داشته باشید انرژیهای منفی را جذب میکنید و دائماً احساس ضعیفتر شدن خواهید کرد.
خوشبختانه متخصصان قانون جذب طیف وسیعی از ابزارها و تکنیکها که باعث تقویت اراده و توانایی شما برای جذب خواستههایتان در زندگی میشوند را ایجاد کردهاند.
این امر استفاده از قدرتتجلی نامیده میشود و کسانی که در آن مهارت پیدا میکنند قسم میخورند که قادر به دگرگون کردن زندگی هستند. از دیگر امتیازات آن آسان و شهودی بودن تکنیکها میباشد. بهعنوان مثال تمرین تجسم خلاق به شما کمک میکند تا تصویری واضح از خواستههای خود بسازید و انرژی خود را برای تبدیل آنها به واقعیت متمرکز کنید.
این را نوعی تمرین مدیتیشن فوق العاده قوی بدانید که نتایج ملموسی بر مسیر زندگی شما خواهد داشت. ضمناً سایر افراد بر تأکیدها تمرکز میکنند، جملات مثبت و متمرکزی که برای تغییر نگرشتان نسبت به ارزش خود و جهان اطراف بیان میکنید.
با این حال این فقط یک تصویر مختصر از کاربردهای قانون جذب میباشد. اگر میخواهید شادتر، قویتر و خلاقتر از همیشه باشید مطالعهی بیشتر در مورد تجلی، بهترین کار برای شروع است.