رابطه ناامن چیست؟ (6 نشانه ناامنی)
همه میدانیم که ناامن بودن خوب نیست. ما در مورد افراد ناامن در دنیای روابط عاشقانه اظهارات تحقیرآمیزی می شنویم و در محل کار افراد ناامن را به شکلی می بینیم که نمیتوانند پتانسیل و توانایی خود را شناسایی کنند. ما انسان هایی که عدم امنیت را تجربه کردهایم، میدانیم که این امر باعث ایجاد یک زندگی احساسی متزلزل و مالیخولیایی نیز خواهد شد.
با این حال، عدم امنیت میتواند طاقتفرسا باشد. امکان دارد از دیدن آنها و اینکه هرگز تغییر نکنیم بترسیم.
به همین دلیل بسیار اهمیت دارد که چه چیزی شما را در این روند راهنمایی کند.
در این راهنما از سایت وان جذب برای غلبه کردن بر علائم اولیه کلیدی ناامنی، ما با تعریف مفهوم و بررسی چگونگی رشد و توسعه آن آغاز میکنیم.
سپس شش نشانه کلیدی ناامنی را مرور کرده و در نظر میگیریم که چگونه توانایی تشخیص آنها را در خود ایجاد کنید.
اگر این علائم برای شما آشنا هستند، جای نگرانی نیست؛ زیرا ما چهار استراتژی قدرتمند برای حرکت رو به جلو ارائه میدهیم.
در نهایت ما با بررسی راههایی بر ورود به ضمیر ناخودآگاه و تغییر باورها و احساسات ریشهای که باعث ایجاد ناامنی میشود، صحبت خود را خاتمه میدهیم.
رابطه ناامن چیست و چگونه ایجاد می شود؟
به طور خلاصه، عدم احساس خوب بودن به اندازه کافی را ناامنی گویند. عدم امنیت ممکن است کلی باشد و باعث شود در مورد شایستگی خود در عشق شک کنید.
ناامنی میتواند در موارد خاص نیز پیش بیاید؛ شما ممکن است به هوش خود اطمینان کافی داشته باشید، اما در مورد بدن خود احساس ناامنی کنید. یا اینکه ممکن است فکر کنید در شغل خود عالی هستید اما در موقعیتهای اجتماعی اعتماد به نفس ندارید.
نکته مهم این است که ناامنی نیز شما را عقب میاندازد. این مثالها از ناامنی باعث بازداری از بهترین نسخه خود بودن و همچنین لذت نبردن از زندگی در بین همه افراد میشود.
این احساس ناهنجار در مورد خودمان از کجا نشأت میگیرد؟ هر شخصی داستان متفاوتی دارد، اما ناامنی ها معمولا در اوایل زندگی در تجربیات شخصیمان با مراقبین، در مدرسه و یا در اولین روابطی که داریم، آغاز میشوند.
هنگامی که ذهن و مفاهیم ذهنی ما در مورد خودمان آسیبپذیر هستند، میتوانیم همه قضاوتهای منفی را درست فرض کنیم. به این ترتیب کلمهای مثل «قلدر مدرسه»، ممکن است برای همیشه در ذهن ما زنده بماند و ما را درگیر و تحقیر کند.
علائم کلیدی رابطه ناامن
هیچ یک از ما از اعتماد به نفس کامل برخوردار نیستیم. در چنین وضعی چگونه تشخیص میدهید که وقتی احساس ناامنی در روابط می کنید، این به همان مقداری است که احتمالا بر زندگی شما تأثیری منفی خواهد گذاشت؟
مراقب این شش نشانه اصلی روابط ناامن باشید.
1. هنگامی که تماس چشمی به حداقل میرسد
زبان بدن بیش از کلمات در روابط ما مؤثر هستند و سرنخهایی از احساسات و نیات ما به دیگران میدهند. تماس چشمی درک کردن را تسهیل میکند و به افراد یاری میرساند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
با این حال اگر شما احساس عدم امنیت میکنید، حتی تماس چشمی برای چند ثانیه میتواند باعث شود تا شما به شدت احساس ناراحتی کنید.
ممکن است بهانهای برای اجتناب از تماس چشمی پیدا کنید؛ مانند نشستن در کنار دیگران به جای رو به رو شدن با آنها و یا بازی کردن با چیزی که روی پایتان وقتی که نشستهاید قرار دارد.
چرا افرادی که احساس ناامنی میکنند، برقراری ارتباط چشمی برایشان سخت است؟ اولا شما ممکن است از اینکه به دیگران اجازه دهید خود واقعی شما را ببینند بترسید. کارشناسان تخمین میزنند که ما میتوانیم تنها از طریق چشمان خود در حدود پنجاه حالت روانی متمایز را انتقال دهیم.
دوما ممکن است از دیدن واکنشهای دیگران عصبی شوید زیرا اگر احساسات منفی نسبت به خودتان را حس کنید چه؟
2. طبیعت تدافعی
یکی دیگر از نشانههای ناامنی آن است که به راحتی میتواند با اعتماد به نفس زیاد اشتباه گرفته شود، حالت تدافعی است. این به عنوان سرسختی و نمونهای تهاجمی از بردن در بحثها، مطرح میشود.
امکان دارد که در کوچکترین مسائل تا پای جان بجنگید و اگر شخصی تلاش کند گذشته شما و افکار و احساسات واقعیتان را ببیند حالت تدافعی بگیرید.
این امر شاید متکبرانه به نظر برسد؛ زیرا به راحتی میتوان تصور کرد که تنها اعتماد به نفس افراطی میتواند شخصی را تا این اندازه متعصب جلوه دهد.
با این وجود، حقیقت این است که چنین حالت دفاعی فقط مربوط به ترس است که ما هنگام حمله به باورهای اصلی خود احساس میکنیم.
ما احساس میکنیم که سرشتمان مورد انتقاد قرار گرفته است و چون خود را شکستخورده میدانیم، میترسیم.
3. نیاز به ثبات در اطمینان خاطر
یکی از واضحترین نشانههای ناامنی، نیاز شدید به اطمینان خاطر است.
وقتی در یک رابطه عاشقانه هستید، این امر میتواند خود را در قالب ارسال پیامهای مداوم یا صدها بار تماس گرفتن، نشان دهد و فقط برای این است که بدانید طرف مقابل شما چه کاری انجام داده و اینکه آیا هنوز به شما اهمیت میدهد یا خیر.
در مواردی که این مشکل خیلی شدید است، میتواند خود را در قالب چک کردن شریک خویش به خاطر ترس از عدم وفاداری (خیانت) بروز دهد.
افرادی که عمیقا احساس ناامنی میکنند، احتمال دارد تمایل به خواندن ایمیل و چک کردن تلفن همراه شریک خود داشته باشند یا به صورت ناگهانی در مکانهایی حاضر شوند تا مچ آنها را بگیرند.
نیاز به اطمینان خاطر حتی اگر مجرد هستید میتواند خودش را در روابط دوستانه یا محل کار نمایان کند. ممکن است نیاز به شنیدن اینکه دوستانتان شما را هنوز هم دوست میدارند، داشته باشید یا مثلا رییس شما هنوز برای شما ارزش قائل است یا نه.
4. ناتوانی در به کار بردن سکوت
سکوت میتواند فضایی را برای ما ایجاد کند تا در آن درباره آنچه در درونمان اتفاق میافتد، تأمل کنیم. به عنوان مثال، درمانگران در برخی جلسات عمدا از سکوت استفاده میکنند یا افرادی که به هم نزدیک هستند، از دورههای طولانی از سکوت در کنار هم لذت ببرند.
در مقابل اگر در شرایط ناامنی قرار دارید، احتمالا در مواقعی که باید سکوت سه ثانیهای را تحمل کنید، در لاک خود فرو میروید.
و این امر میتواند شما را مجبور به صحبت بیش از حد کند؛ مثلا در مورد آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد، در مورد آبوهوا و حتی درباره خودتان.
این راهی است که از طریق آن میتوان ناامنی را به عنوان غرور تشخیص داد؛ با این استدلال غلط که صحبت کردن زیاد درباره خود به این معنی است که شما شیفته خودتان هستید.
چرا سکوت تا این اندازه دردناک است؟ زیرا اغلب باعث خواهد شد که افراد ناامن به طور دردناکی نسبت به خودشان آگاه شوند و اضطراب را افزایش دهند. همچنین ممکن است تحت این فشار قرار بگیرید که باید همواره جذاب و شوخ به نظر بیایید.
5. زبان بدن ناامن
زبان بدن میتواند به شما در شناسایی اینکه چقدر ناامن هستید، کمک کند. به طور ویژه، افراد ناامن تمایل دارند به طور مداوم سر خود را تکان دهند که نشانگر توافق است حتی در هنگامی که آن را احساس نمیکنند.
این عموما مربوط به تمایل به دوست داشته شدن است. شما میخواهید در دیگران این احساس را به وجود بیاورید که کاملا با صحبتهای آنها آشنا هستید و میخواهید آنها بدانند شما به آنها گوش میدهید.
در حقیقت، شکست در امر به چالش کشیدن کسانی که به آنها اهمیت میدهید، میتواند روابط را سطحی نگهدارد و از هر دو سمت رشد را نادیده بگیرد.
سایر عادات زبان بدن که نشاندهنده ناامنی هستند، شامل حرکات زیاد دست و پا، تکان دادن زانو به بالا و پایین و جویدن انگشتان است.
اساسا وقتی در محیط عمومی نمیتوانید آرام بنشینید، احتمالا با نگرانی نسبتا جدی در مورد مسئلهای رو به رو هستید.
6. زره بدن
در نهایت، از آنجا که ناامنی بسیار ناراحتکننده است، این طبیعی است که شما به دنبال راههایی برای یافتن آرامش باشید.
این مورد ممکن است غالبا در خانهها نمایان شود، همچون انتخاب یک صندلی خاص هر بار که در یک اتاق هستید یا گرفتن یک بالش در آغوش، تا بدن خود را پنهان کنید.
ممکن است شما عادتی داشته باشید که قبل از بیرون رفتن باید انجام دهید، یا شاید احساس میکنید که باید لباسهای گشاد یا تیره بپوشید، پس شما محجوب هستید.
متخصصان به این نوع رفتارها «بستن پنجره» میگویند.
«بستن پنجره» علاوه بر اینکه به شما کمک میکند به دلیل انس با عادات احساس بهتری داشته باشید، به شما اطمینان میدهد که مردم در مورد شما قضاوت نمیکنند.
شما تمام نیروی خود را به کار میگیرید تا توجه را از خود دور کنید و مطمئن شوید کسانی که به شما نگاه میکنند واقعاً نمیتوانند چیزی واقعی را ببینند.
چگونه اعتماد به نفس و عزت نفس ایجاد کنیم
اکنون که می دانید چطور نشانههای ناامنی را در خود تشخیص دهید، بیایید به ایجاد اعتماد به نفس بپردازیم.
این چهار تکنیک به شما کمک خواهد کرد تا عزت نفس خویش را بالا ببرید و در مسیرتان رو به جلو باشید.
افکار منفی را به چالش بکشید
قدم اول برای مقابله با ناامنی این است که افکار منفی خویش را در مورد خودتان به چالش بکشید.
شما احتمالاً یک صدای خودسرزنشگر درونی دارید که مدام به شما میگوید چطور به اندازه کافی خوب نیستید، باهوش نیستید، جذاب نیستید و هیچ کس واقعاً نمیخواهد به شما نزدیک شود.
وقتی این کار را انجام میدهید، به افکارتان توجه کنید. شاید بتوانید افکاری را که به ذهن شما میرسد بنویسید. سپس، چیزی بنویسید یا بگویید که در تقابل با افکار منفی شما باشد.
این باور خودسرزنشگر که «وقتی من کارم را ارائه کنم همه به آن میخندند» می تواند به عبارتی تأیید کننده تبدیل شود. من برای این ارائه آماده شدهام و بهترین کاری را که در توان دارم انجام خواهم داد.
وقتی به این فکر میکنید که چطور باید با خودتان صحبت کنید، روی لحنی تمرکز کنید که زمان صبحت کردن با معشوقتان از آن استفاده میکنید.
آیا این چیزها را به دوستان خود می گویید یا حتی به آنها فکر می کنید؟ اگر نه، آنها را به خودتان نگویید. تمرین کنید یاد بگیرید که به مرور زمان به خودتان همدلی و شفقت بورزید.
تمرکز بر مثبتگرایی
مطالعات روانشناسی متعدد نشان میدهند که ما (در ذهن خود) به موارد منفی بیش از موارد مثبت وزن میدهیم.
برای اینکه تنها یک مورد بد در نظر ما متعادل شود ، چندین مورد خوب لازم است، و باورهای ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
برای مقابله با قدرت منفی در اطراف و درون خود، تلاش کنید توجه خود را بر روی چیزهای خوب متمرکز کنید.
برخی از تمریناتی که بهتر است تجربه کنید شامل موارد زیر است:
- چالش نوشتن ده چیز از آنچه که در مورد خودتان دوست دارید.
- رفتن به پیادهروی و عکاسی از پنج چیز زیبا.
- ثبت یکبار تعریف و تمجید که بیش از یک ماه دریافت میکنید.
- در یک مجله قدردانی روزانه بنویسید که در آن 5 تا 10 مورد را که برای آنها شکرگزاری میکنید یادداشت کنید.
- یک تاکتیک بسیار موثر، داشتن یک ظرف مثبتنگری است. به نوشتن مطالب مثبت درباره خود ادامه دهید، آنها را تا کنید و در یک ظرف بگذارید.
- هنگامی که به افزایش اعتماد به نفس نیاز دارید یا در حال تلاش (در موقعیتی بحرانی) هستید، به میزانی که نیاز دارید تا احساس بهتری داشته باشید، کاغذها را باز کنید.
سعی کنید نگرشها و طرز فکر خود را تغییر دهید.
چنانچه پیش از این ذکر شد، تغییر ذهنیت و دیدگاه شما در هنگام تلاش برای غلبه بر ناامنی بسیار مهم است.
در اینجا، می توانید از برخی از تکنیک های قانون جذب استفاده کنید، که معتقد است خوبی، خوبی را جذب میکند. به عبارت دیگر، اگر ما خوبی و شادی را ارائه دهیم، این همان چیزی است که در عوض به دست می آوریم.
به طور خاص، سعی کنید روزانه جملات تصدیقی خود را بخوانید. اینها جملاتی هستند که شما در حالت ایده آل روبه روی آینه به خودتان میگویید. آنها باید بر دلایلی تمرکز داشته باشند که احساس خوبی را بدهند. برای مثال موارد زیر (هرچند میتوانید با تمایل خود هر یک از آنها را اصلاح کنید):
- امروز یک روز موفقیتآمیز و زیبا خواهد بود.
- من موفق و با اعتماد به نفس بوده و برای استقبال از امروز هیجانزده هستم.
- من عشق میورزم و سزاوار عشق هستم.
- هر روز بیشتر اعتماد به نفس پیدا میکنم و قدرتمندتر میشوم.
- من با اعتمادبهنفس، شاد و آماده برای بهترین بودن هستم.
کارها را خودتان انجام دهید
سرانجام ناامنی، وابسته شدن را موجب خواهد شد. ما به راحتی خودمان را وسط یک رابطه ناسالم بیابیم و اغلب تمام مسائل مربوط به خود را به دست دیگران دهیم.
به عبارت دیگر، ما به خود اعتماد نداریم؛ بنابراین تصمیم ها و حتی گاهی باورها را به شریک، همکار یا دوست خود میسپاریم.
با این وجود، این مسئله شما را از ایجاد اعتماد به نفس واقعی در خودتان باز میدارد؛ زیرا هرگز دلایل خوبی برای باور به قدرت خود نمییابید.
برای فرار از این الگوی زندگی، خود را متعهد به انجام کارهای بیشتر کنید.
این چیزی است که میتواند برای اضافه کاری ایجاد شود؛ زیرا از انجام دادن آن از همان ابتدا میتواند تکان دهنده باشد.
چند مورد را انتخاب کرده تا کنترل این هفته را به دست بگیرید و با گذشت چند هفته چیزهای بیشتری به آنها اضافه کنید.
شما میتوانید با انتخاب لباس شخصی خود بدون ارائه اطلاعات در محل کار و بدون پرسیدن نظر شروع کنید.
با گذشت زمان خواهید دید که بدون اتکا به شخص دیگر، میتوانید کار بزرگی را انجام دهید.